
فرهنگ اقتصاد _ امروز ۲۹ اسفند، سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران است؛ رویدادی که ۷۴ سال پیش، نقطه عطفی در اقتصاد کشور رقم زد. کمتر از دو دهه بعد، در ۲۸ اسفند ۱۳۵۰، صنعت مس نیز گامی بزرگ برداشت و با تصویب قانون تأسیس شرکت سهامی معادن مس کرمان (که بعدها به شرکت ملی صنایع مس ایران تغییر نام داد)، مسیر جدیدی را آغاز کرد.
اسفند، ماهی مهم در تاریخ دو صنعت بزرگ کشور است؛ دو صنعتی که هرچند در مقیاس درآمدی قابل مقایسه نیستند، اما هر دو امروز با چالش توسعه مواجهاند.
در صنعت نفت، چالشها بیشتر در حوزهی تأمین مالی، تحریمها و رقابت شدید برای حفظ سهم در بازار جهانی نمایان شده است. در مقابل، صنعت مس ایران، بهرغم برخورداری از ذخایر غنی و دانش فنی، با مسئلهای متفاوت روبهروست: مسیر توسعهای که هنوز به روشنی تعریف نشده است. این در حالی است که به دلیل نقش کلیدی مس در آیندهی تأمین انرژی جهان، از آن با عنوان «نفت آینده» یاد میشود. این شرایط، فرصتی تاریخی پیش روی صنعت مس ایران قرار داده که با یک چشمانداز روشن و متناسب با واقعیات روز، میتواند از آن بهرهمند شود.
در این یادداشت، دو رویکرد اصلی توسعه در صنعت مس جهان و شاخصهای کلیدی هر یک را بررسی خواهم کرد.
کدام چشمانداز؟
در ادبیات استراتژی، چشمانداز بهعنوان راهنما، الهامبخش و کنترلکننده اهداف و مسیر یک سازمان تعریف میشود. با این حال، در دو دهه گذشته، بسیاری از شرکتها، بهویژه آنهایی که ترکیبی از مالکیت دولتی و خصوصی دارند، با چشماندازی متشتت و پر از اهداف بلندپروازانه مواجه بودهاند. (این موضوع فقط شامل حال بخش صنعت نمیشد و در حوزههایی غیر از صنعت نیز قابل مشاهده است) پیشفرض تمامی این اهداف و برنامههایی که سیاستگذاران وقت برای سازمانها و شرکتها در نظر گرفتند، دستیابی به رشد اقتصادی سالانه ۷ تا ۸ درصد بوده است. فرضی که در آن زمان، با توجه به موفقیتهای نسبی پس از جنگ تحمیلی در دهه ۷۰، دور از دسترس به نظر نمیرسید. برای مثال، در حوزه آموزش، این چشمانداز بر اساس همین فرض شکل گرفت؛ یعنی کشور با چنین نرخ رشدی به نیروی متخصص در تمامی حوزهها نیاز خواهد داشت. در نتیجه، سیاستگذاران تصمیم گرفتند که دانشگاههایی در سراسر کشور تأسیس کنند. این هدف تا حد زیادی تحقق یافت، اما به دلیل عدم دستیابی به رشد اقتصادی مورد انتظار، نتیجه آن چیزی نبود که پیشبینی شده بود؛ بلکه کشور با انبوهی از فارغالتحصیلان جویای کار مواجه شد.
درخصوص شرکت ملی صنایع مس ایران، این چشمانداز در دو دهه گذشته از دستیابی به تولید ۴۰۰ هزار تن تا ۱ میلیون تن کاتد در نوسان بوده است. در ادبیات توسعهای صنعت مس دنیا، دو رویکرد اصلی در توسعه این صنعت شکل گرفته است: رویکرد نخست به توسعه زنجیره ارزش تا تولید کاتد و در مجموع محصولات نیمه ساخته تأکید دارد، و رویکرد دوم به تولید مس محتوی و نقش آن در سودآوری پایدار شرکت تأکید دارد.
رویکرد نخست: چشمانداز توسعه زنجیره تولید تا کاتد و محصولات نیمهساخته
این دیدگاه بر تکمیل زنجیره ارزش صنعت مس و حرکت به سمت تولید کاتد و صنایع نیمهساخته تأکید دارد. فرض اصلی حامیان این رویکرد آن است که تا پایان برنامه هفتم توسعه، رشد اقتصادی بالای ۸ درصدی محقق خواهد شد و در نتیجه، تقاضای داخلی مس جهش میکند. (این رشد، در آغاز برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه نیز فرض شده بود.) حامیان این رویکرد با اشاره به شرایط خاص و ویژه کشور در حوزه بینالملل و تأکید بر استقلال اقتصادی معتقدند که شرکت ملی صنایع مس ایران، بهعنوان پرچمدار توسعه صنعت مس، باید ماراتن تولید را تا نقطه نهایی، یعنی تولید کاتد و محصولات نیمه ساخته، به پیش ببرد. علاوه بر این، با توجه به پیشبینیهای جهانی و هدفگذاری برای رسیدن به کربن صفر تا سال ۲۰۵۰، انتظار میرود مصرف جهانی مس بهشدت افزایش یابد. بر این اساس، بهترین راهبرد، سرمایهگذاری در زنجیره ارزش صنعت مس و کسب سهم قابلتوجهی از بازار جهانی کاتد مس است تا درآمد ۱۰ میلیارد دلاری محقق شود. حامیان این مسیر به مدل توسعه چین در صنعت ذوب مس اشاره میکنند که سالانه ۱۲ میلیون تن کاتد تولید و مصرف میکند و معتقدند که اگر تولید کاتد فاقد توجیه اقتصادی بود، کشوری مانند چین چنین حجمی از تولید، واردات و مصرف را دنبال نمیکرد. از این منظر، ایران نیز باید علاوه بر توسعه کارخانههای تغلیظ، سرمایهگذاری گستردهای در حوزه ذوب و پالایش انجام دهد تا در آینده از رشد تقاضا عقب نماند. (نکته مستتر در استناد به رویکرد توسعه ذوب در چین این است که چین در ۴ دهه گذشته هدفگذاریهای اقتصادی را منوط به رشدی که در آینده اتفاق خواهد افتاد نکرده بود و در حقیقت این وجه تمایز سیاستگذاریهای اقتصادی چین در پیش و پس از سال ۱۹۸۰ است. به بیان دیگر توسعه صنعت ذوب مس در چین، پاسخی به رشد واقعی روی زمین بود. علاوه بر این، به جرأت میتوان گفت که در یک دهه گذشته هیچ کدام از کشورهای دارنده ذخایر مس دنیا ظرفیت ذوب جدید ایجاد نکردند. پرو ۲/۵میلیون تن، کنگو ۲/۶ میلیون تن و اندونزی ۱/۲ میلون تن مس محتوی تولید میکنند در حالی که ظرفیت ذوب پرو ۱۵۰ هزار تن و کنگو ۱۶۰ هزار تن مس بلیستر است و اندونزی در حدود ۳۰۰ هزار تن). حتی همچنین، این راهبرد نیازمند سرمایهگذاری کلان در زیرساختهای انرژی، احداث کارخانههای ذوب و پالایش و از همه مهمتر، کارخانههای اسید سولفوریک و طرحهای جانبی مرتبط با اسید است که اجرای آن، چالشهای مالی و عملیاتی خاص خود را دارد. (حتی با فرض بهرهبرداری از همه طرحهای اسید، مدیریت بازار محصول اسید سولفوریک پیچیدگیهای بسیار خاصی دارد).
رویکرد دوم: چشمانداز مس محتوی معدنی
این دیدگاه بر «خاصیت تجاری» ذاتی صنعت مس تأکید دارد. در این رویکرد، توسعه صنعت مس در دنیا (حداقل در ۵ کشور دارنده بزرگترین ذخایر مس دنیا) بر پایه تولید کنسانتره و تولید معدنی رخ داده است. در حقیقت، خاصیت تجاری یک صنعت شامل ویژگیهایی است که مشخص میکند چرا یک صنعت برای سرمایهگذاری، توسعه یا رقابت جذاب است. در صنعت مس دنیا، این محصول کنسانتره مس است که رقابت گسترده برای دستیابی به آن وجود دارد. طرفداران این رویکرد معتقدند که در سالهای اخیر، بیش از ۹۰ درصد شرکتهای معدنی مس که تولید کنسانتره در سبد محصولات خود داشتهاند، سودآور بودهاند. در این مسیر، شرکت ملی مس بهجای سرمایهگذاری سنگین در بخشهای ذوب و پاییندستی با حاشیه سود پایین، هدف تولید ۵ میلیون تن کنسانتره را دنبال میکند. طرفداران این دیدگاه بر پایه تجربه موفق و واقعی کشورهای معدنی تولید کننده مس، کنسانتره مس را بهعنوان یک منبع درآمد مطمئن و پایدار در نظر میگیرند، زیرا تولید آن حاشیه سود بالایی دارد. از این منظر، حذف این منبع پایدار و سودآور از سبد فروش، کاهش چشمگیری در سودآوری به همراه خواهد داشت. تجربه نشان داده که این جریان مالی مطمئن در دهه ۷۰، ۸۰ و حتی تا اواخر دهه ۹۰ شمسی اعتمادبهنفس لازم را برای تعریف طرحهای توسعهای مانند ۴۰۰، ۵۵۰، ۶۰۰ و ۷۰۰ هزار تن کاتد به وجود آورد. در سال ۱۳۸۴، سال شروع این طرحها، تولید کاتد شرکت ۱۷۸ هزار تن بود و در پایان سال ۱۴۰۲ تولید محقق شده کاتد مس به ۲۹۰ هزار تن رسید. همچنین در سال ۱۳۸۴ تولید کنسانتره شرکت ۵۴۵ هزار تن در سال بود و در سال ۱۴۰۲ به ۱میلیون و ۳۰۰ هزار تن در سال رسید.
یکی از استدلالهای کلیدی این گروه، گزارشی از مؤسسه CRU در سال ۲۰۱۲ است که تأکید داشت بخش ذوب در صنعت مس، سودآوری پایدار نخواهد داشت. نمونه بارز این موضوع، شرایط فعلی صنعت مس در چین است که به دلیل رکود اقتصادی و کاهش عرضه کنسانتره، واحدهای ذوب آن با هزینههای منفی در حال فعالیت هستند (هماکنون، TC/RC نقدی منفی ۲۰/۲ دلار بر تن است و در طول حدود یکسال اخیر عمدتاً منفی بوده است).یکی دیگر از استدلالهای حامیان این رویکرد، این است که تولید کاتد مس سال گذشته شرکت ملی مس حدود ۳۰۰ هزار تن و مصرف داخلی (فارغ از نحوه مصرف) بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار تن در سال است.
موافقان باورمند به رویکرد نخست (تکمیل زنجیره ارزش و تولید کاتد و محصولات نیمه ساخته) میگویند فروش کنسانتره و وارد کردن محصول نهایی از کشورهای دیگر یکی از بزرگترین اشتباهات اقتصادی کشورها است. با این حال، موافقان رویکرد تولید مس محتوی می گویند این استدلال زمانی درست است که ما امکان تأمین نیاز داخل را نداشته باشیم. در حال حاضر شرکت در حوزه صنعت ذوب و پالایش دو برابر نیاز داخل امکان تأمین دارد. بنابراین شرکت ملی مس به عنوان یک بنگاه اقتصادی که می تواند درآمد ارزی بسیار بالایی از طریق فروش کنسانتره مس برای کشور به ارمغان بیاورد از این فرصت به دلیل باورهایش نه منع قانونی بلکه منع خودخواسته شده است.
از سوی دیگر، در شرایط تورم بالا و افزایش بیسابقه حقوق دولتی معادن، احتمالاً بسیاری از سهامداران در آینده نزدیک ترجیح میدهند بهجای توسعه و انتظار برای تکمیل زنجیره ارزش، سود نقدی دریافت کنند. (تجربه مجمع عمومی منتهی به سال ۱۴۰۲) این یعنی شرکت در آینده نزدیک، از گزینه افزایش سرمایه بهعنوان یک منبع تأمین مالی برای طرحهای توسعه محروم خواهد شد یا حداقل، مانند سالهای قبل، افزایش بیش از ۵۰ درصدی سرمایه نخواهد داشت.
سخن آخر
برای جمعبندی این بحث به اصطلاحی از دکتر داریوش روزبهانه در حوزه تفکر استراتژیک اشاره میکنم. او میگوید برای یافتن دلایل عدم موفقیت یک استراتژی، میتوان فهرستی از عوامل مهمی همچون تحریمها، مشکلات تأمین مالی، نبود زیرساختها، ضعف آموزش و… ارائه کرد. اما در نهایت، مهمترین دلیل، به شکلی «هولناک ساده» است؛ دلیلی که باید نقطهی عزیمت برای رفع چالشها باشد و قابلیت تبدیل شدن به نقشه راه را داشته باشد. این «سادهی هولناک» در بسیاری از شرکتها و سازمانها، بهویژه شرکتهایی با ماهیت دولتی-خصوصی، همان چشماندازی است که تمامی برنامهها، منابع انسانی و سرمایههای مالی حول آن شکل میگیرد.
یک چشمانداز موفق، علاوه بر انگیزهبخش بودن، باید با واقعیتهای اقتصادی و اجرایی سازگار باشد. اگر بیش از حد جاهطلبانه باشد، نهتنها الهامبخش نخواهد بود، بلکه ممکن است به سرخوردگی و بیاعتمادی منجر شود. در مقابل، اگر بیش از حد تعدیل شود، انگیزهی توسعه را تضعیف میکند. بنابراین، مسیر رسیدن به چشمانداز باید روشن، واقعبینانه و انعطافپذیر باشد.
چشماندازی که در سال ۱۳۸۴ در شرکت ملی صنایع مس ایران تعریف شد و مبنای برنامههای توسعهای این صنعت قرار گرفت، همزمان با برنامهی چهارم توسعه و با هدف تولید ۴۰۰ هزار تن کاتد آغاز شد، اما با وجود اینکه این هدف اولیه هنوز محقق نشده بود، اخیراً دستیابی به تولید یک میلیون تن کاتد در دستور کار قرار گرفت. این در حالیاست که طی این دو دهه، پیچیدگیهای اقتصادی، محدودیتهای مالی و موانع بینالمللی روزبهروز افزایش یافته است.
در دههی ۷۰ و ۸۰، جریان مالی شرکت با پشتوانهی صادرات کنسانتره، پایدار و قابل اتکا بود. حقوق دولتی معادن، در مقایسه با امروز، فشار چندانی بر هزینهها وارد نمیکرد. تأمین مواد اولیه و ورود تکنولوگها به کشور با پیچیدگی کمتری همراه بود. همچنین، مسئلهی ناترازی انرژی مطرح نبود و مطالبات استانی، شرکت را درگیر چالشهای غیرصنعتی نکرده بود و روح شرکت درگیر سیاست زدگی نشده بود.
با وجود این، چشمانداز شرکت برای تولید کاتد نهتنها تعدیل نشد، بلکه در چند مرحله افزایش یافت. البته، عدم تحقق این اهداف، به معنای نبود دستاورد در شرکت نیست. طی دو دههی اخیر، همزمان با برنامهریزی برای افزایش چندبرابری تولید کاتد، پروژههای بزرگ تغلیظ به بهرهبرداری رسیدند و ظرفیت تولید کنسانتره مس از ۵۴۵ هزار تن به ۱.۶ میلیون تن افزایش یافت؛ ظرفیتی که احتمالاً تا پایان سال آینده به ۲ میلیون تن خواهد رسید. اینها موفقیتهای بزرگی برای شرکت و سهامدارانش محسوب میشوند. شاید اگر مسیر توسعه شرکت، بهجای تمرکز بر ذوب و پالایش، بر مبنای رویکردی واقعبینانهتر تنظیم میشد، این دستاوردها بیش از پیش مورد توجه قرار میگرفتند، اما همه این پیشرفتها، زیر سایه یک رؤیای بزرگ، دیده نشدند.
هر یک از دو رویکرد اشارهشده در تصمیمگیری و تعریف چشمانداز، پیامدهای اقتصادی، صنعتی و استراتژیک خاص خود را دارند. بنابراین، انتخاب مسیر درست، نهتنها آینده شرکت ملی مس ایران، بلکه جایگاه کشور را در بازار جهانی مس نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.
به اشتراک بگذارید:
لینک خبر: